وقتی که دیوان را باز میکنی و این می آید:
سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو گر دهد دست که دامن ز جهان درچینم
یعنی اینکه حتی حافظ هم خسته هست. بسی بسی خسته هست از حال و احوال خیلی چیزها