میایی و از سفرت برایشان میگویی، از دو هفتهی طلایی که تنهایی با یک کوله پشتی سفر کردی، از سیستم آموزشیشان از رفتارهایشان، از مردمشان از تضادها از تناقضها
از ...
بعدش هم دریا هست و عزیزترینها، حمالیهای بی|پایان، و...
بر همگان گر ز فلک زهر ببارد همه شب / من شکر اندر شکر اندر شکر اندر شکرم