وبلاگ اندر وبلاگ

وبلاگِ گم گشده‌ی دوران راهنمایی‌ام را دوباره  پیدا کردم و وای بر من...

The Lady in Red

مرا ببر  امید دلنواز من

ببر به شهر‌ شعر‌ها و شورها

در ادامه مراحل آماده‌سازی برای سفر

تمام مسئله این است که هیچ چیز را برای همیشه در تعلیق نمی توانی نگه داری . تاریخ به انتظار تصمیم تو نخواهد نشست .

 تو می توانی زودتر از آن لحظه ای که انتظار به اوج خود می رسد ، و ظرف بلور در میان زمین و هواست ، ضربه ات را بزنی و انتظار را پایان بخشی اما هرگز نمی توانی کاسه را میان زمین و هوا رها کنی . زودتر شکستن ، آری . دیرتر شکستن ، شاید .

 اما به هر حال شکستن ، نقش بلور است .

مراحل آماده‌سازی برای سفر

از زابل به بالا دستِ این حقیر افتاده. یا رب! این داستان را به خیر و نیکی تمام کن! 

اول متن نامه

« نمی‌دانم چقدر در آینده باهم  ارتباط خواهیم داشت ولی احتمالاً بعد از مدتی مسیر زندگی‌مان از هم فاصله می‌گیرد.»